English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 264 (2701 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
h.f. U فرکانس بالا
high frequency U فرکانس بالا
radio frequency U فرکانس بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
first detector U یکسوساز فرکانس بالا
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency alternator U مولد فرکانس بالا
high frequency amplification U تقویت فرکانس بالا
high frequency amplification stag U طبقه تقویت فرکانس بالا
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency bias U بایاس فرکانس بالا
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency cable U کابل فرکانس بالا
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency choke U پیچک فرکانس بالا
high frequency circuit U مدار فرکانس بالا
high frequency coil U سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency conductivity U قابلیت هدایت فرکانس بالا
high frequency current gain U تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
high frequency electrical engineering U مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency energy U انرژی فرکانس بالا
high frequency engineering U مهندسی فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit U مدار معادل فرکانس بالا
high frequency field U میدان فرکانس بالا
high frequency furnace U کوره فرکانس بالا
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
high frequency generator U ژنراتور فرکانس بالا
high frequency heater U گرمکن فرکانس بالا
high frequency heating U گرمایش فرکانس بالا
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
high frequency induction furnace U کوره القایی فرکانس بالا
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
high frequency oscillation U نوسان فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator U مولد پلاسمای فرکانس بالا
high frequency pentode U پنتود فرکانس بالا
high frequency performance U رفتار فرکانس بالا
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
high frequency resistance U مقاومت فرکانس بالا
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
high frequency signal generator U سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
high frequency sound U موج صوتی فرکانس بالا
high frequency speaker U بلندگوی فرکانس بالا
high frequency stabilized arc U قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
high frequency telephony U فن تلفن فرکانس بالا
high frequency transformer U مبدل فرکانس بالا
high frequency transistor U ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency transmission U انتقال فرکانس بالا
high frequency tube U لامپ فرکانس بالا
high frequency voltage U ولتاژ فرکانس بالا
high frequency welding U جوشکاری فرکانس بالا
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
hight frequency current U جریان فرکانس بالا
radio frequency biasing U بایاسینگ فرکانس بالا
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
Other Matches
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
low frequency U فرکانس کم
frequency U فرکانس
frequencies U فرکانس
line frequency U فرکانس خط
frequence U فرکانس
frequency blocking U بلوکاژ فرکانس
frequency band U باند فرکانس
frequency changer U مبدل فرکانس
frequency changing U تعویض فرکانس
frequency changing U تبدیل فرکانس
frequency characteristic U منحنی فرکانس
frequency check U کنترل فرکانس
frequency control U کنترل فرکانس
frequency comparison U مقایسه فرکانس
frequency component U اجزای فرکانس
frequency analysis U تجزیه فرکانس
frequency analizer U انالیزور فرکانس
frequency allocation U تعیین فرکانس
frequencies U فرکانس تناوب
frequency accuracy U دقت فرکانس
frequency assignment U تعیین فرکانس
frequency determination U تعیین فرکانس
frequency alloment U تقسیم فرکانس
frequency division U تقسیم فرکانس
reed frequency meter U فرکانس مترانبری
frequency domulipliction U تقسیم فرکانس
frequency U فرکانس تناوب
modulation frequency U فرکانس مدولاسیون
low frequency U فرکانس پایین
line frequency U فرکانس شبکه
p band U باند فرکانس
k band U باند فرکانس
j band U باند فرکانس
telegraphic frequency U فرکانس تلگرافی
telephone frequency U فرکانس صحبت
intermediate frequency tank circuit U فرکانس میانی
intermediate frequency U فرکانس میانی
radio frequency U فرکانس رادیویی
q band U بند فرکانس
medium frequency U فرکانس میانه
natural frequency U فرکانس طبیعی
nominal frequency U فرکانس نامی
measuring frequency U فرکانس سنجش
modulation U نوسان فرکانس
maximum frequency U فرکانس حداکثر
mains frequency U فرکانس شبکه
m.f. U فرکانس متوسط
picture frequency U فرکانس تصویر
angular frequency U فرکانس زاویهای
frequency duplicator U دوبلور فرکانس
image frequency U فرکانس تصویر
idle frequency U فرکانس بی باری
i.f. U فرکانس میانی
carrier frequency U فرکانس حامل
radian frequency U فرکانس زاویهای
critical frequency U فرکانس مرزی
critical frequency U فرکانس بحرانی
video frequency U فرکانس ویدئو
x band U باند فرکانس
double frequency U فرکانس دوبل
impluse frequency U فرکانس پالس
beat frequency U فرکانس ضربان
beat frequency U فرکانس تداخل
intermediate frequency U فرکانس میانه
input frequency U فرکانس ورودی
input frequency U فرکانس اولیه
audible frequency U فرکانس شنوایی
audio frequency U فرکانس صوتی
back up frequency U فرکانس کمکی
industrial frequency U فرکانس صنعتی
induction frequency converter U مبدل فرکانس
impluse frequency U فرکانس ضربان
impluse frequency U فرکانس پولز
bandwidth U محدودهای از فرکانس ها
frequency measurement U سنجش فرکانس
frequency tuning U تنظیم فرکانس
frequency spectrum U طیف فرکانس
frequency modulator U مدولاتور فرکانس
frequency doubling U دو برابرکردن فرکانس
frequency stabilizer U پایدارکننده فرکانس
frequency doubling U دوبلاژ فرکانس
frequency doubler U دوبلور فرکانس
frequency multiplication U افزایش فرکانس
frequency separation U جداسازی فرکانس
frequency respone U پاسخ فرکانس
frequency divider U مقسم فرکانس
frequency distribution U تقسیم فرکانس
frequency spacing U فاصله فرکانس
frequency distance U فاصله فرکانس
frequency triplication U تریپلاژ فرکانس
frequency spectrum U بیناب فرکانس
frequency medulation U مدولاسیون فرکانس
frequency marking U مارکاژ فرکانس
frequency mark U علامت فرکانس
frequency mark U نشانه فرکانس
frequency inversion U برگردان فرکانس
frequency stability U پایداری فرکانس
frequency generator U مولد فرکانس
frequency fluctuation U تغییر فرکانس
frequency filter U صافی فرکانس
frequency mixing U ترکیب فرکانس
frequency mixture U ترکیب فرکانس
frequency modulated U مدوله فرکانس
frequency standard U استاندارد فرکانس
frequency modulation U مدولاسیون فرکانس
frequency drift U اختلاف فرکانس
frequency modulation U تلفیق فرکانس
frequency regulator U رگولاتور فرکانس
frequency constancy U ثبات فرکانس
frequency counter U شمارنده فرکانس
frequency correction U تصحیح فرکانس
frequency convertor U مبدل فرکانس
frequency recorder U ضباط فرکانس
frequency of infinite attenuation U فرکانس قطب
frequency translation U تبدیل فرکانس
frequency conversion U تبدیل فرکانس
frequency recorder U ثبات فرکانس
frequency of oscillations U فرکانس نوسان
quenching frequency U فرکانس نوسان
frequency constant U ثابت فرکانس
frequency of resonance U فرکانس رزونانس
line divider U مقسم فرکانس
frequency plan U طرح فرکانس
frequency parameter U پارامتر فرکانس
frequency error U خطای فرکانس
frequency coverage U حیطه فرکانس
frequency transformation U تبدیل فرکانس
frequency swing U انحراف فرکانس
frequency deviation U انحراف فرکانس
frequency discrimination U تشخیص فرکانس
frequency region U حیطه فرکانس
frequency region U ناحیه فرکانس
frequency dependant U تابع فرکانس
frequency designation U تعیین فرکانس
frequency departure U انحراف فرکانس
frequency departure U مسیر فرکانس
frequency demodulator U اشکارساز فرکانس
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
very high frequency U فرکانس خیلی زیاد
inductor frequency converter U مبدل فرکانس اندوکتور
image band U باند فرکانس تصویر
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
image response U رفتار فرکانس تصویر
frequency range U حیطه فرکانس نامی
carrier frequency U فرکانس موج حامل
frequency shift U انحراف یا شیفت فرکانس
frequency resistering U ثبت و ضبط فرکانس
frequency sweep U انحراف یا شیفت فرکانس
frequency monitor U دستگاه کنترل فرکانس
low frequency choke U پیچک فرکانس پایین
low frequency wave U موج فرکانس پایین
intermediate frequency amplification U تقویت فرکانس میانی
induction frequency converter U مبدل فرکانس القائی
infrasonic frequency U فرکانس مادون صوت
frequency range U محدوده فرکانس نامی
frequency multiplier U چند برابرکننده فرکانس
intermediate frequency breakdown U شکست فرکانس میانی
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
low frequency current U جریان فرکانس پایین
frequency band width U پهنای باند فرکانس
low frequency engineering U تکنیک فرکانس پایین
frequency doubler U دستگاه دو برابرکننده فرکانس
frequency band compression U تراکم باند فرکانس
frequency dividing network U اتصال مقسم فرکانس
frequency divider stage U طبقه مقسم فرکانس
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
frequency controller U رگولاتور یا نافم فرکانس
low frequency furnace U کوره فرکانس پایین
low frequency generator U مولد فرکانس پایین
low frequency valve U لامپ فرکانس پایین
low frequency range U حیطه فرکانس پایین
frequency designation U مشخص کردن فرکانس
frequecny modulation recording U ثبت تلفیق فرکانس
low frequency transformer U ترانسفورماتور فرکانس پایین
tune U تغییر فرکانس دادن
hum frequency U فرکانس اغتشاشات صوتی
frequency stabilization U پایدار نمودن فرکانس
frequency characteristic U منحنی مشخصه فرکانس
intermediate frequency transformer U مبدل فرکانس میانی
frequency dividing network U شبکه تقسیم فرکانس
bands U محدوده فرکانس ها بین دو حد
medium frequency motor U موتور با فرکانس میانی
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1معنی lead lag compensator
1Soar
2single gas
1preppy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com